[منبع ۱؛ صفحه ۳۱] - [راسل ایکاف]:
یکی از رویکردها در تحلیل رفتارها و ویژگیهای یک سیستم، استفاده از الگوهای شناخته شدهتر در جایگاه استعاره است. مثلا گاهی سازمان را بمثابهی یک انسان، ماشین، اکوسیستم یا امثالهم در نظر میگیرند و قواعد این استعارهها را هم به سازمان تعممیم میدهند. متغیر اساسی برای طبقه بندی سیستمها بمنظور «قیاس واقعیت سیستمها با تلقیای که ما از آن داریم»، هدف یا مقصود سیستمها است. و هدف یا مقصود تنها زمانی مطرح میشود که انتخاب در کار باشد.
یک وجود، هدفمند (purposeful) است اگر بتواند هم مقصودها و هم راه رسیدن به مقصودهای خود را در دو یا چند محیط انتخاب کند. اگرچه امکان انتخاب برای هدفمندی لازم است؛ اما کافی نیست. وجودی که بتواند رفتارهای مختلف داشته باشد (راههای مختلفی را برگزیند)، اما در محیطهای گوناگون فقط یک نتیجه را حاصل نماید، یک سیستم هدفجو (goal seeking) است و نه هدفمند. مثلا انسان یک موجود هدفمند است؛ اما ربات یک سیستم هدفجو است.
دسته بندی سیستمها بر اساس اهداف و مقصودها مبتنی بر این است که آیا اجزای یک سیستم و خود آن سیستم به عنوان یک کل، هدفمندند یا نه. بر اساس این معیار ۴ نوع الگوی سیستمی وجود دارد:
|
اجزا هدفمند |
اجزا غیرهدفمند |
کل هدفمند |
الگوی سیستم اجتماعی |
الگوی سیستم جاندار |
کل غیرهدفمند |
الگوی سیستم زیست محیطی |
الگوی سیستم جبری |