۶ مطلب با موضوع «مثال کاربردی» ثبت شده است

مصرف سیگار موجب جلوگیری از ابتلا به وبا می‌شود.

[منبع ۱؛ صفحه ۱۶۰] - [راسل ایکاف]:

یکی از نخستین بررسی‌های انجام شده درباره‌ی رابطه‌ی سیگار کشیدن با سرطان که توسط نشریه‌ی جراح عمومی منتشر شد، مبتنی بر همبستگی بین مصرف سرانه‌ی توتون در ۲۱ کشور و سرانه‌ی شیوع سرطان ریه بود. همبستگی بین این دو متغیر بسیار بالا بود و از آن این نتیجه حاصل می‌شد که مصرف سیگار علت سرطان ریه است. این حرف ممکن است صحیح باشد؛ اما تجزیه و تحلیل این را نشان نمی‌داد. من آن را با سرانه‌ی شیوع وبا پیدا کردم. این همبستگی حتی بیشتر از مورد قبلی، اما منفی بود. این یعنی استفاده از یک منطق، ثابت می‌کرد که مصرف سیگار موجب جلوگیری از ابتلا به وبا می‌گردد. متأسفانه، مجله‌ی پزشکی که نتیجه‌ی تحقیق نخست را چاپ کرده بود، از چاپ نتیجه‌ی تحقیق من امتناع کرد و مدعی بود که کار من، کار مسخره‌ای است. من هم پذیرفتم که مسخره است؛ اما اشاره کردم که آنچه را که آنها چاپ کرده‌اند نیز مسخره بوده است. هیچ پاسخی برای این گفته‌ی خود دریافت نکرده‌ام.

۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۴:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

برای تحلیل رفتار رقیب، می‌توان تیم اقدام متقابل تشکیل داد.

[منبع ۱؛ صفحه ۱۶۰] - [راسل ایکاف]:

من مسئول تیمی بودم که تیم اقدام متقابل نامیده می‌شد؛ تیمی که به اصطلاح نقش دشمن را بازی می‌کرد. تیم من به اطلاعات محرمانه در مورد کاری که جهت توسعه‌ی  اسلحه‌ی جدید ایجاد می‌شد، دسترسی کامل داشت. وقتی که طراحی اولیه‌ی اسلحه کامل شد، تیم من روی آن آغاز به کار کرد و در حدود یک روز توانست عکس‌العمل نشان دهد (یک اقدام متقابل) و اثربخشی اسلحه‌ی جدید را خنثی کند. عکس‌العمل ما به تیم طراحی منعکس شد تا طرح خود را اصلاح کند و بتواند بر عکس‌العمل ما به تیم طراحی منعکس شد تا طرح خود را اصلاح کند و بتواند بر عکس‌العمل ما نسبت به طرح اولیه فائق آید. این بار اقدام متقابل مؤثر از سوی ما بیشتر از قبل طول کشید؛ اما توانستیم این کار را بکنیم. چنین کاری را ۴ بار قبل از اینکه طرحی آماده شود، تمرین کردیم که مستلزم وقت بسیار زیادی بود تا بتوانیم اقدام متقابل مؤثری را انجام بدهیم ...

۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۳:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

افزایش ساعت کاری کارکنان، لزوما بهره‌وری را افزایش نمی‌دهد.

[منبع ۱؛ صفحه ۱۵۰] - [راسل ایکاف]:

میزان بهره‌وری زنانی که روزانه به مدت ۸ ساعت به بازرسی فنی بلبرینگ در یک کارخانه می‌پرداختند، به شدت کاهش می‌یافت. از آنجا که کارکرد آنها بر مبنای حقوق ماهانه بود، کاهش بهره‌وری هیچ تأثیری بر روی درآمد آنها نداشت. اما بر روی درآمد کارخانه تأثیر می‌گذاشت. زنان که اکثرشان دارای فرزندانی در سن مدرسه بودند، از عدم موافقت مدیریت با تغییر ساعت کارشان رنجیده خاطر بودند و نمی‌توانستند زمانی که کودک‌شان از مدرسه برمی‌گردند، خانه باشند. یک مشاور منابع انسانی پیشنهاد کرد که مدیریت کارخانه میزان کار منصفانه در روز برای تحصیل بالاترین سطح بهره‌وری را که تا کنون حاصل شده است، تعیین کند و زنان مجاز باشند هر وقت به آن سطح تعیین شده‌ی کار دست یافتند، کارخانه را ترک کنند. این کار انجام شد. هم کمیت و هم کیفیت بازرسی ناگهان افزایش یافت و بیشتر زنان هم موقعی که فرزندانشان از مدرسه به خانه برمی‌گشتند، برای مواظبت از آنها در خانه بودند.

۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۱:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

مشوق‌های پنهان عموما انگیزاننده‌تر از مشوق‌های قانونی هستند.

[منبع ۱؛ صفحه ۱۴۶] - [راسل ایکاف]:

افرادی که برای تعمیر و نگهداری توسط یکی از شرکت‌های بل استخدام شده بودند، تعداد زیادی از قطعات یدکی را در ماشین تعمیراتی خود حمل می‌کردند. اگرچه تعداد قطعات مصرفی اغلب روزها کمتر از دو دوجین بود. این امر باعث شده بود که مقدار زیادی از کالاهای انبار با با هزینه‌ی زیاد در حال نقل و انتقال باشد. شرکت می‌خواست که مقدار اقلام این انبار متحرک را کاهش دهد. یک بررسی نشان داد که شرکت به تعمیرکاران بر مبنای تکمیل موفقیت‌آمیز کار، پرداخت می‌کند. از این رو اگر تعمیرکاری به علت نبود یک قطعه‌ی اصلی نتواند کاری را تمام کند، باید به محل انبار برگرداد و آن قطعه را دریافت کند و این امر به علت از دست دادن زمان برای او هزینه‌ی زیادی ایجاد می‌کند. علت فزونی اقلام انبار متحرک، وجود مشوق‌هایی بود که با نیت خوب، اما با بداندیشی، برای به حداکثر رساندن سفارشات روزانه‌ی هر تعمیرکار ایجاد شده بود.

۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۱:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

سیستم بهداشتی امریکا، حافظ بیماری است؛ نه سلامتی.

[منبع ۱؛ صفحه ۱۳۶] - [راسل ایکاف]:

سیستم بهداشتی ایالات متحد امریکا یک نمونه‌ی افراطی از انجام درست کارهای غلط بود. ضعف اساسی در این سیستم از این واقعیت نشأت گرفته بود که خدمت‌رسانان درون سیستم و مؤسسات خدمت‌رسان در مقابل مواظبت از افراد در زمانی که بیمار یا ناتوان بودند، جبران خدمت می‌شدند. از این رو، بدترین اتفاقی که می‌توانست برای سیستم موجود رخ بدهد، حذف بیماری و ناتوانی بود. فارغ از قصد و نیت خیر افراد خدمت‌رسان، روشن شد که سیستم طوری طراحی شده است و به گونه‌ای عمل می‌کند که حافظ بیماری و ناتوانی است؛ نه بهبود دهنده‌ی سلامتی.

پی‌نوشت:

البته سیستم بهداشتی ایران و بسیاری دیگر از کشورها نیز به همین منوال است. اما یکی از دوستانی که در هلند زندگی می‌کرد، می‌گفت که سیستم بهداشتی هلند، کاملا بر مبنای حفظ سلامتی طراحی شده است. مثلا در بیمارستان‌های زنان و زایمان هلند، به ازای هر ۱۰ ماما یک پزشک جراح زنان حضور دارد و کل سیستم تلاش می‌کنند تا زن باردار بچه‌اش را به‌طور طبیعی زایمان کند. در واقع سیستم طوری طراحی شده است که همه سعی می‌کنند تا مادر و بچه در توانمندترین حالت‌شان قرار داشته باشند و کمتر به آنها مراجعه کنند.

۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۰:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

مدیران و مسئولان پیاده‌سازی پیشنهادها، خود جزئی از مسئله‌اند.

[منبع ۱؛ صفحه ۳۹] - [راسل ایکاف]:

طبق الگوی اجتماعی از سازمان، مدیران و همچنین مسئولان پیاده‌سازی پیشنهادها، خود جزئی از مسئله‌اند و نه خارج از آن. اما در در مدل‌های ارگانیسمی، اهداف کسانی که باید طرح را قبول کنند، به حساب نمی‌آید؛ حالا اهداف اجراکنندگان هم به کنار. در مقوله‌ی سیاست نیز معمولا «پیدا کردن آنچه که به عنوان راه حل مسئله قلمداد می‌شود» و «تصویب آن» و «پیاده سازی آن» جدای از هم و به عنوان جنبه‌های مکمل مسئله مدنظر قرار می‌گیرند. بخاطر همین بسیاری از قوانین اجرا نمی‌شوند و در نتیجه مسئله‌ای را حل نمی‌کنند و بسیاری از راه حل‌ها در زمان اجرا مورد تجدیدنظر واقع می‌شوند فقط از این جهت که با اهداف اجراکنندگان سازگار شوند. این پدیده‌ای است که در کشورهای کمتر توسعه یافته مشاهده می‌شود و راه حل‌های ادعایی وسیله‌ای می‌شوند برای تخلف.

بعنوان مثال، کشاورزان مکزیکی هر ساله باید محصولات‌شان را با قیمت خیلی کم به رئیس سیاسی منطقه‌شان می‌فروختند. دولت خواست این مشکل را حل کند و برای این منظور اعلام کرد که از امسال، دولت محصولات کشاورزان را به چندبرابر قیمت هر ساله، می‌خرد. اما روئسای سیاسی مناطق با ناظران کیفی دولت وارد معامله شدند و ناظران دولت، اغلب محصولات را از نظر کیفی رد می‌کردند و کشاورزان مجبور می‌شدند به قیمتی خیلی کمتر از قیمت اول، محصولشان را به رئیس سیاسی منطقه شان بفروشند. اینها هم بخشی از سود اضافی خود را با ناظران کیفی تقسیم می‌کردند. این تعامل بین ناظران دولت و دلالان سالها با موفقیت ادامه پیدا کرد.

۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر