۱۲ مطلب با موضوع «تعریف مفاهیم» ثبت شده است

نابودی سازمان‌ها بخاطر انجام ندادن کارهایی است که باید انجام شود.

[منبع ۱؛ صفحه ۲۱۳] - [راسل ایکاف]:

۲ نوع اشتباه وجود دارد: ۱- انجام کاری که نباید انجام می‌شد و ۲- انجام ندادن کاری که باید انجام می‌شد. سازمان‌هایی که اشتباهات را نشان می‌دهند و در پی پنهان‌کاری نیستند، معمولا اشتباهات مربوط به انجام کار و نه اشتباهات مربوط به عدم انجام کار را نشان می‌دهند. اشتباهات عدم انجام کار شامل از دست دادن فرصت‌ها است و اتفاقا افول یا مرگ سازمان‌ها معمولا و به احتمال زیاد از اشتباهات ناشی از عدم انجام کارها بسیار مشکل‌تر است. اینها مانند محفوظات ذهنی هستند که معمولا برای همیشه محو و سربه‌نیست می‌شوند.

۲۹ مهر ۹۴ ، ۰۸:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

سازگاری به معنی یادگیری تحت شرایط متغیر است.

[منبع ۱؛ صفحه ۲۱۲] - [راسل ایکاف]:

یادگیری تحت شرایط ثابت می‌تواند افزایش یابد؛ مانند تلاش مکرر برای زدن یک هدف با تفنگ. یادگیری همچنین می‌تواند زمانی که شرایط تاثیرگذار بر انتخاب فرد تغییر می‌کند؛ مثل زمانی که باد شدید مخالف برمی‌خیزد یا یک صدای مزاحم در جریان هدفگیری و شلیک دخالت می‌کند. تحت چنین شرایط متغییری، یادگیری جدیدی برای حفظ و افزایش کارآمدی و اثربخشی لازم است. به این نوع یادگیری سازگاری می‌گویند. بنابراین سازگاری یعنی یادگیری تحت شرایط متغیر.

۲۸ مهر ۹۴ ، ۲۱:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

اشتباه کردن، منبع مهمی برای دانش‌اندوزی است.

[منبع ۱؛ صفحه ۲۰۸] - [راسل ایکاف]:

ما با انجام دادن درست کاری، چگونگی انجام دادن آن را یاد نمی‌گیریم؛ زیرا از قبل هم می‌دانیم که آن را چگونه انجام بدهیم. بیشترین چیزی که می‌توانیم از انجام دادن درست کاری یاد بگیریم، تایید آن چیزی است که از قبل هم می‌دانستیم. با این وجود، ما از انجام دادن نادرست کارها می‌توانیم دانش‌اندوزی کنیم؛ اما تنها در صورتی که بتوانیم علت اشتباه را تعیین کرده و به تصحیح آن بپردازیم. اشتباهات را می‌توان با آزمون و خطا تصحیح کرد؛ اما این کار اغلب بسیار زمان‌بر و پرهزینه است. سیستم‌ها نیاز شدیدی به شناسایی اشتباهات خود دارند تا علل آنها را تعیین کرده و به اصلاحشان بپردازند. این است مفهوم یادگیری و سازگاری.

۲۸ مهر ۹۴ ، ۲۰:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

راه سنجش هوش، اندازه‌گیری میزان یادگیری است.

[منبع ۱؛ صفحه ۲۰۷] - [راسل ایکاف]:

هوش توانایی کسب دانش است. از این رو مناسب‌ترین راه اندازه‌گیری هوش، میزان یادگیری فرد است؛ یعنی با چه سرعتی فرد می‌تواند دانش به دست آورد؛ نه به چه میزان، چیزی بلد است. سیستم‌های خبره و اغلب سیستم‌هایی را که قدرت یادگیری ندارند، نمی‌توان بدرستی باهوش، دارای هوش مصنوعی یا چیز دیگری قلمداد کرد. سیستم‌های فاقد هوش، یعنی سیستم‌هایی که توان یادگیری ندارند، می‌توانند حاوی دانش باشند؛ اما نمی‌توانند خودشان دانشی بدست بیاورند.

۲۸ مهر ۹۴ ، ۲۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

رقابت به معنی تضاد با نظم و قاعده است.

[منبع ۱؛ صفحه ۱۵۴] - [راسل ایکاف]:

رقابت یعنی تضاد با نظم و قاعده. هدف قواعد، حصول اطمینان از آن است که تضادهای موجود در خدمت اهداف مهمتر و مشترکی قرار گیرند. رقابت‌ها ۳ گونه‌اند: رقابت‌های فشرده، رقابت‌های گسترده و رقابت‌های مرکب. رقابت فشرده زمانی بوجود می‌آید که که هدف مشترکی توسط طرفین تضاد، پیگیری می‌شود؛ مانند دوستانی که در حال بازی تنیس هستند. رقابت گسترده، زمانی بوجود می‌آید که این تضاد، به هدف ثالثی خدمت می‌کند؛ مثلاً مسابقه‌ی بوکس حرفه‌ای، تضادی است بین دو حریف که هدفش سرگردم کردن تماشاگران است. اگر هدف از رقابت اقتصادی، برخورداری مشتریان از بهترین کیفیت و کمترین قیمت باشد، می‌توان گفت که رقابت اقتصادی نیز از گونه‌ی رقابت گسترده است. گاهی نیز ممکن است یک رقابت هم از نوع فشرده و هم از نوع گسترده باشد که در این صورت، به آن رقابت مرکب می‌گویند؛ مثلا موقعی که دوستان از بازی تنیس در مقابل یک تماشاگر لذت می‌برند و در عین حال برای به دست آوردن جایزه با هم رقابت می‌کنند.

۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۱:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

بسیاری از محدودیت‌های محیطی، حاصل ذهنیت ما از محیط است.

[منبع ۱؛ صفحه ۱۲۲] - [راسل ایکاف]:

اقدام خلاق با ۳ قدم همراه است: ۱- شناسایی محدودیت‌ها یا قیود خودنهاده ۲- برداشتن این محدودیت‌ها و ۳- کشف نتایج حاصل از برداشتن محدودیت‌ها.

قیود خودنهاده تحقق پیش‌فرض‌های ما درباره‌ی چیزهایی است که یا قابل انجام یا غیرقابل انجام هستند. اغلب به غلط اینگونه تصور می‌شود که این موانع از خارج تحمیل شده‌اند. در حالی که حقیقتاً قیود خودنهاده هستند.

تشخیص قیود خودنهاده مشکل است. این امر در مشکلی که برای حل معماها وجود دارد، خودش را نشان می‌دهد. معما مسئله‌ای است که حل دقیق آن درست به واسطه‌ی وجود قیود خودنهاده مشکل است. به همین دلیل است که معمولا زمانی که یک راه حل ساده برای حل معما به ما نشان داده می‌شود، تعجب می‌کنیم و می‌خواهیم بر سرمان بزنیم. متأسفانه دانستن اینکه خلاقیت و حل معما مستلزم شناسایی و برطرف کردن قیود خودنهاده است، به خودی خود شناخت این محدودیت‌ها را آسان نمی‌کند.

با این وجود، راه‌هایی برای اجتناب از آنها یا آگاهی یافتن به آنها وجود دارد. از جمله‌ی این راه‌ها عبارت‌اند از: طوفان فکری، تفکر افقی، همپویایی، شکستن موانع ذهنی و طراحی مجدد آرمانی که به اعتقاد من بسیار موثر است.

۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۰:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

برای رسیدن به وضعیت مطلوب، باید توان فراگیر آن را هدف گرفت.

[منبع ۱؛ صفحه ۱۰۸] - [راسل ایکاف]:

من نام توان لازم برای به دست آوردن وضع مطلوب را «توان فراگیر» گذاشته‌ام. این قابلیت، لزوما آرمان هر کسی است؛ زیرا هیچکس نمی‌تواند چیزی را بخواهد، بدون آنکه آرزوی کسب قابلیت دستیابی به آن را داشته باشد. با این حال، نزدیکی به «توان فراگیر» یا «قابلیت همه‌جانبه» به همان اندازه بدیهی است که غیرقابل دسترسی بودن آن.

پی‌نوشت:

به عنوان مثال اگر کسی بخواهد قهرمان کشتی جهان بشود، باید از نظر قدرت بدنی، تکنیک، سرعت و تجربه در بالاترین سطح قرار بگیرد. بنابراین در واقعیت، آنچه که از طرف این شخص هدف گرفته می‌شود، قهرمانی جهان نیست؛ بلکه رسیدن به سطحی از توانمندی است که لازمه‌ی قهرمانی جهان است. این توانمندی، اصطلاحاً «توان فراگیر» نامیده می‌شود.

۲۴ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

اساس برنامه‌ریزی تعاملی، طراحی وضعیت مطلوب در حال حاضر است.

[منبع ۱؛ صفحه ۷۵] - [راسل ایکاف]:

برنامه‌ریزی تعاملی (interactive planning) تشکیل می‌شود از «طراحی وضعیت مطلوب در حال حاضر» و «ابداع یا گزینش ابزارهایی برای هر چه نزدیک تر شدن به آن وضعیت». چون این برنامه‌ریزی بیشتر مبتنی بر طراحی و ابداع است و هدفش هم آفریدن آینده است، این کار را با تعیین رفتاری انجام می‌دهد که بتواند پیوسته فاصله‌ی بین وضعیت موجود سازمان را با وضعیتی که دوست دارد هم امروز داشته باشد، کم کند. چرا «هم امروز»؟ اگر نتوانیم بگوییم که چنانچه اختیار کافی می‌داشتیم، دوست داشتیم که امروز کجا باشیم، چگونه می‌توانیم بگوییم که دوست داریم ۵ یا ۱۰ سال آینده کجا باشیم؟ در واقع ما اطمینان داریم که ۵ یا ۱۰ سال آینده دوست نداریم در جایی باشیم که امروز گمان می‌کنیم آینده‌ی مطلوبی است.

۲۴ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

هدف برنامه‌ریزی، کنترل هرچه بیشتر آینده است.

[منبع ۱؛ صفحه ۷۴] - [راسل ایکاف]:

بشر ساختمان را ابداع کرده است تا هوا را کنترل کند و دیگر نیازی به پیش بینی هوا نداشته باشد. به این ترتیب آشکار می‌شود که هدف برنامه ریزی نباید آماده شدن برای آینده‌ای باشد که عمدتا از کنترل ما خارج است؛ بلکه باید هدف، کنترل هرچه بیشتر آینده از طریق ساختن امکاناتی باشد که بتوانند اثرگذارترین متغیرها بر آینده را کنترل و مهار کنند.

پی‌نوشت:

در واقع منظور این است که سوال برنامه‌ریزی از اینکه «رفتار ما در مقابل تغییرات پیش بینی شده‌ی محیط چه باید باشد؟» باید تبدیل شود به این سوال که «محیط باید چگونه تغییر کند تا ما به مطلوبمان برسیم؟».

۲۴ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

برای تحلیل یک سیستم می‌توان از الگوهای شناخته شده کمک گرفت.

[منبع ۱؛ صفحه ۳۱] - [راسل ایکاف]:

یکی از رویکردها در تحلیل رفتارها و ویژگی‌های یک سیستم، استفاده از الگوهای شناخته شده‌تر در جایگاه استعاره است. مثلا گاهی سازمان را بمثابه‌ی یک انسان، ماشین، اکوسیستم یا امثالهم در نظر میگیرند و قواعد این استعاره‌ها را هم به سازمان تعممیم می‌دهند. متغیر اساسی برای طبقه بندی سیستم‌ها بمنظور «قیاس واقعیت سیستم‌ها با تلقی‌ای که ما از آن داریم»، هدف یا مقصود سیستم‌ها است. و هدف یا مقصود تنها زمانی مطرح می‌شود که انتخاب در کار باشد.

یک وجود، هدفمند (purposeful) است اگر بتواند هم مقصودها و هم راه رسیدن به مقصودهای خود را در دو یا چند محیط انتخاب کند. اگرچه امکان انتخاب برای هدفمندی لازم است؛ اما کافی نیست. وجودی که بتواند رفتارهای مختلف داشته باشد (راه‌های مختلفی را برگزیند)، اما در محیط‌های گوناگون فقط یک نتیجه را حاصل نماید، یک سیستم هدفجو (goal seeking) است و نه هدفمند. مثلا انسان یک موجود هدفمند است؛ اما ربات یک سیستم هدفجو است.

دسته بندی سیستم‌ها بر اساس اهداف و مقصودها مبتنی بر این است که آیا اجزای یک سیستم و خود آن سیستم به عنوان یک کل، هدفمندند یا نه. بر اساس این معیار ۴ نوع الگوی سیستمی وجود دارد:


 

اجزا هدفمند

اجزا غیرهدفمند

کل هدفمند

الگوی

سیستم اجتماعی

الگوی

سیستم جاندار

کل غیرهدفمند

الگوی

سیستم زیست محیطی

الگوی

سیستم جبری

۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۱:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

نتیجه‌ی بروکراسی، تعریف کارهای بیهوده برای کارمندان است.

[منبع ۱؛ صفحه ۶۹] - [راسل ایکاف]:

بروکراسی متشکل از انسان‌هایی است که گرد هم سازماندهی شده‌اند تا برای خود کار بتراشند. کاری با هیچ حاصل مفید. متأسفانه انسان‌هایی که چنین سازماندهی شده‌اند، اغلب کارهای بی‌ثمری را برای دیگرانی که کارهای ثمربخش دارند، انجام می‌دهند؛ کارهایی مثل کاغذبازی‌های بیهوده.

۲۳ مهر ۹۴ ، ۰۹:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر

سیستم یک کل متشکل از حداقل ۲ جزء مرتبط با یکدیگر است.

[منبع ۱؛ صفحه ۱۲] - [راسل ایکاف]:

سیستم یک کل متشکل از حداقل ۲ جزء است که واجد این ۵ شرط باشد: ۱- کل موردنظر حداقل یک ویژگی یا کارکرد معین را دارا باشد؛ ۲- هر جزء از مجموعه‌ی اجزا بتواند رفتار یا ویژگی‌های کل را تحت تأثیر قرار داهد؛ ۳- وجود هر یک از اجزا برای تحقق کارکرد کل، لازم باشد؛ ۴- تأثیرگذاری هر یک از اجزا بر رفتار یا ویژگی‌های کل به رفتار و ویژگی‌های حداقل یک جزء دیگر بستگی داشته باشد؛ و ۵- تأثیر هر زیرمجموعه‌ای از اجزا بر کل، وابسته به رفتار حداقل یک زیرمجموعه‌ی دیگر از اجزاء باشد.

بنابراین سیستم یک کل است که ویژگی‌های ضروری و کارکردهای تعریف شده‌ی آن در هیچ یک از اجزایش وجود ندارد. بنابراین یک سیستم وقتی که تجزیه شود، اجزای ضروری آن هم ویژگی‌ها و کارکردهای تعریف شده‌ی خود را از دست می‌دهند. این انسان‌ها هستند که می‌بینند و نه چشم‌ها؛ این انسان‌ها هستند که اندیشه می‌کنند و نه مغزها و ... . چشم و مغزی که از سر جدا شود، نه چیزی را می‌بیند و نه می‌تواند اندیشه کند.
۱۸ مهر ۹۴ ، ۱۴:۲۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد پورحیدر