[منبع ۱؛ صفحه ۱۰] - [راسل ایکاف]:
هر فرهنگی دارای الگویی مشترک برای اندیشیدن است. این الگو همچون سیمانی است که تمامی فرهنگ را استوار نگه میدارد و به آن کلیت و یکپارچگی میبخشد. این الگو از برداشتی که در آن فرهنگ از واقعیت میشود و از جهانبینیای که آن فرهنگ دارد، ریشه میگیرد. یک تغییر در جهانبینی نه تنها تغییرات معانی فرهنگی را موجب میشود؛ بلکه چیزی را در پی دارد که تاریخدانها آن را «تغییر عصر» مینامند. یک عصر، دورهای از زمان است که در آن جهانبینی متداول و جاری نسبتاً بدون تغییر باقی مانده باشد.