[منبع ۱؛ صفحه ۴۵] - [راسل ایکاف]:
وقتی که اندازه و پیچیدگی سازمانها افزایش پیدا کرد، اداره کردن آنها بمثابه ماشین دیگر اثربخشی سابق را نداشت. نامتمرکز کردن کنترل، ضرورت پیدا کرد و این امر با مفهوم مکانیستی سازمان سازگار نبود؛ چرا که ماشین، کنترل متمرکز و همسانی محصول را ایجاب میکند؛ هیچ رانندهی عاقلی با ماشینی که کنترل چرخهای جلوی آن نامتمرکز شده و از اختیار او خارج باشد، رانندگی نخواهد کرد.
بنابراین، وقتی که آشکار باشد که بهبود عملکرد اجزا موجب بهبود عملکرد کل نمیشود، تمرکز اتفاق میافتد و زمانی که مشخص شود که پارهای از اجزا تحت شرایط تمرکز به خوبی کار نمیکنند، نامتمرکز کردن اتفاق میافتد. از همین رو است که سازمانها مرتبا بین تمرکز و عدم تمرکز رفت و برگشت میکنند.